پيام

رضوان بانو...
92/10/10

+ *به بچه پسر خالم ميگم من خيلي دوستت دارم... ميگه دوش ندالي... ميگم عاااااااشقتم... ميگه عاگش نداليييييييي.... آخه بگيد من اينو چيکارش کنم؟کار از بوس و گاز گذشته بايد لهش کني ...*

مهران حداد 92/10/10

ميتوني از سقف آويزونش کني :D

واي نميدوني خيلي خوردنيه

خب بخورش .... که ديگه از شرش راحت بشي :D

بهش ميگم بخورمت؟گريه ميکنه ميره پيش مامانش ميگه ماماني خاله ميخواد منو بخوره

خب پس نخوووووووورش بيخيال :D

امروز داشت ميرفت بيرون گفتم زود بيا...ميگه پنتظر(منتظر) ميموني؟گفتم اره...گفت:ژود ميام...گول ميدم...

رفته پرتقال اورده ميگه خاله برو بقشاب و چاقو بيار پوس بيگير... نينب بخوره...

ميگم بگو شاه عبد العظيم ميگه شام البلدندينيم

دوش نداليييييي

دستشو زد به چاييم ريخت روم سوختم گفتم ديگه دوستت ندارم اومد تو چشم من گفت شوختي؟؟گفتم بله....گفت دوس داري؟گفتم نه..گفت دوست داري!گفتم دوستت ندارم اومد تو چشم من گفت من نينب و دوست دارم...!

اره.....عاشقشممممم

:-D