شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *ام الفضل مي گويد: روزي به محضر رسول خدا آمدم و حسين در آغوشم بود.اورا بردامن رسول خدا نهادم در اين ميان که پيامبر او را ميبوسيد او ادرار کرد و قطره اي به لباس پيامبر رسيد من از روي ناراحتي حسين(ع) را وشگون گرفتم و او گريه کرد رسول خدا در حال خشم به من فرمود: اي ام الفضل آرام باش اين لباس قابل شستشو است. تو پسرم را آزردي. برخاستم ورفتم آب اوردم تا لباس پيامبر را بشويم وقتي به محضرش رسيدم ديدم...*
*ديدم گريه ميکند .گفتم: اي رسول خدا چرا گريه ميکنيد؟ فرمودند: جبرئيل نزد من آمد و به من خبر داد که امتم اين پسرم را ميکشند خداوند شفاعت مرا در روز قيامت به آنها نائل نکند*
پ.ن 1: ام الفضل همسر عباس عموي پيامبر
پ.ن 2: منبع غمنامه کربلا صفحه 41
*السلام عليک يا اباعبدالله...@};- *
@};- أللّهــُــمَّ صَلِّ عَلي مُحَمــَّد وَ الِ مُحَمــَّد وَ عَجِّل فَرَجَهــُم@};-
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top