برای بدرقه نعش من بیا هرروز - حــضــرتــ تــنــهــایــ بــهــ هــمــ ریــخــتــهــ....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وب

خوش نامی قدم اول است از خوش نامی به بدنامی رسیدن قدم بعدی قدم آخر گم نامی است...
لینک دوستان
جستجوی وب
برچسب‌ها وب

تو یک غروب غم انگیز میرسی از راه

که میبرند مرا روی شانه های سیاه

صدای گریه بلند است و جمله هایی هم

شبیه تسلیت و غصه و غمی جانکاه

به گوش یخ زده ام میرسد و فریادی

شبیه حرمت این لا اله الا الله

و چشم هام که چشم انتظار تو هستند

اگرچه منجمدند و نمیکنند نگاه

و بغض میکند آنجا جنازه من که

"تو" را همیشه "نفس" میکشید و "خود" را آه

چقدر شب که تو را من مرور کرده ام و

رسیده ام به غزل گل شکوفه دریا ماه!

بدون تو همه ی عمر من دو قسمت شد

دقیقه های تکیده، دقیقه های تباه

اگرچه متن بلندی است درد دل هایم

سکوت میکنم و شرح قصه را کوتاه

که باز جمعه رسید و نیامدی و شدند

"غروب جمعه " و "مرگ" و "وجود من " همراه

برای بدرقه نعش من بیا هرروز

که کار من شده سی بار مرگ در ماه

و کل دلخوشی زندگی من اینکه

تو یک غروب غم انگیز میرسی از راه!جمکران




تاریخ : جمعه 92/11/18 | 4:26 عصر | نویسنده : انـــــار بـــــانـــو | نظر

  • paper | خوشنویسان | الگوریتم