من از زندگی تو هوات خستم
ازت خستم و باز وابستم
نگو ماکجاییم که شب بین ماست
خودم هم نمیدونم اینجا کجاست
بیا باهوای دلم سر نکن
بهت راست میگم تو باور نکن
ازین فاصله سهممو کم نکن
بهت خیره میشم نگاهم نکن
تو رنجیدی و دل ندادم بری
خودم رو فراموش کردم تویادم بری
تو یادم بری زندگیم سرد شه
یه روز این پسر بچه هم مرد شه
ولی هرشب از خواب من بد شدی
به هر راهی رفتم تو مقصد شدی
درست لحظه ای که ازت میبرم
تحمل ندارم شکست میخورم
نمیشه تو این خونه پنهون بشم
بهم سخت میگیری آسون بشم
اگه پای من جاده رو برنگشت
فراموش کن بین ما چی گذشت...
تاریخ : پنج شنبه 91/11/19 | 9:20 عصر | نویسنده : انـــــار بـــــانـــو | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.